مهدیسمهدیس، تا این لحظه: 11 سال و 16 روز سن داره

مادرانه هایی برای دخترم

فکری شده ام فکری

دخترم بسیار به تربیتت فکر می کنم کتابهای زیادی مطالعه کرده ام و سایت های گوناگونی را واکاویی کرده ام اماااااااااااااااااااا نگرانم از اینکه چگونه بزرگ خواهی شد چگونه تربیتت خواهم کرد دخترم بزرگترین دغدغه ام انسان شدنت است می خوام انسان باشی همین من نه نابغه می خواهم و نه دختری چند زبانه و نه تیزهوش من فقط می خواهم تو انسان باشی و معتقد به تمامی اصولی انسانیت حتی اگر دین نداشته باشی فقط در این زمانه نامرد انسان باشی همین
22 مرداد 1392

بدون عنوان

کوچولوی مهربانم امروز در دومین مسافرتی که باهم به خمین داشتیم زمانی که در حیاط خانه خاله بودم و تو در اتاق تنها ماندی به سراغت آمدم و دیدم داری تمام تلاشت را می کنی که عروسک محبوبت را با دستانت بگیری  مدتها بود که تلاش می کردی اما موفق نمیشدی و امروز بلاخره توانستی و من با شوق فراوا پدرت را صدا زدم دخترم بدان همیشه برای بدست آوردن باید تلاش کنی امروز تو برای بدست آوردن عروسکت روزها بود که تلاش کرده بودی پس بدان با بزرگتر شدن آرزوهایت باید تلاشت نیز مضاعف شود
18 مرداد 1392

فرحززززاد

مهدیس نازم امشب اولین بار باهم به رستوران سنتی رفتیم خاطره هایی به یادماندنی تو در بیرون از خانه هم بسیار متین و مهربان هستی دوستت دارم ممنون که اجازه دادی بعد از مدتها با پدرت به بیرون از خانه برویم و باهم تجربه ای شاد را داشته باشیم اولین جایی که با هم رفتیم فرحزاد بود دوست داشتم که بدانی
31 خرداد 1392

بدون عنوان

دخترکم دیشب بدترین لحظه عمرم بود زمانی که شیر درگلویت پرید ومن حس کردم دنیایم به پایان رسیده است خدا را هزاران بار شکر کردم که تو را دوباره به من هدیه داد هدیه الهی خدا فرشته کوچکم دوستت دارم
20 ارديبهشت 1392
1